رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

رادین دنیای مامان گلی و بابایی

یه دندون دیگه

رادینم!نفس مامان!دیروز متوجه شدم که یه مروارید سفید دیگه کنار دو تا دندونای وسطی پایین توی صدف دهانت در اومده.مبارکت باشه قشنگم.با شناختی که ازت دارم تا یه هفته دیگه دندون قرینه این یکی میاد بیرون.آخ جون پسرم یه تغییر دیگه کرده.  رادینم دیشب تو آشپز خونه داشتم به کارام میرسیدم که تلفن زنگ زد.بهت گفتم رادین برو گوشیو بردار.میدونی چی جوابم دادی؟بهم گفتی "ای بابا" وای که میخواستم بخورمت تو اون لحظه. دوشب پیش هم فیلم تولد یک سالگیتو برات گذاشته بودم.خیلی خوشت اومد و حسابی ذوق میکردی.مخصوصاٌ که عمو امیر خیلی جاها شمارو کول کرده بود و میرقصید.از من خواستی که بریم زنگ بزنیم به عمو امیر و ازش بخوایم که بیادو شما رو روی دوشش...
28 مرداد 1393

هوررررا .تولد بیست و دو ماهگیت مبارک

نفس مامان! بیست و دو ماه از زندگی قشنگت تو این دنیا گذشت.خیلی به سرعت گذشت ولی پسرم مامان از گذر زمان ناراحت نیست.آخه هر چی میگذره شما کامل تر میشی و شیرینیهات بیشتر میشه.ایشالا همیشه در پناه خدا باشی و فرشته های مهربونش حافظت باشن. عزیزم! امروز نهمین روز از اعتصاب غذایی جنابعالیه.خوب روزهای اول که مریض بودی و تب داشتی ولی الان دیگه شکر خدا خوبی.من نمیدونم چرا نمیخوری.مامان خیلی ناراحته و دایم داره غصه میخوره .حتی شیر هم نمیخوری.از شب تا صبح بیدارم و دایم بالای سرتم که شاید یه شیری بخوری.رادین تو رو خدا خوب شو مامان.اگه اینجوری بخوای پیش بری ضعیف میشی و کوچولو میشی.سه روز پیش که چک کردیم یک کیلو کم کرده بودی. از خدا میخوام ...
13 مرداد 1393

یه خبر خوب

رادین مامان! قشنگم!اومدم که ازت تشکر کنم.خوشکل من الان تقریبا دو هفته ای میشه که شما دیگه اصلا در طول روز پمپرزی نمیشی و دیگه خودت هر زمان که نیاز به دستشویی داشته باشی میگی.مامان از این بابت واقعا خوشحاله .البته این از زحمتهای مامان جونه که به شما آموزش دادن و صبرو حوصله داشتن.شما هم پسر خوبی بودی و همکاری کردی عزیزم.دیگه برای خودت مرد شدی .مامان بهت میباله.ایشالا به زودی دیگه شبها هم نیازی نخواهی داشت. ...
1 مرداد 1393
1